فواید یادداشت برداری
الف– ایجاد خلأ ذهنی
تا خلأ نباشد، جذب، صورت نمیگیرد و هر خلأ، همیشه جذبی نیز به دنبال دارد. تا خالی نشوید نمیتوانید به درون بکشید. اولین و مهمترین فایده یادداشت برداری، ایجاد خلأ ذهنی است. آنچه را که از کتاب و نویسنده فرا میگیرید، با نوشتن، بیرون بریزید تا برای جذب مطالب بعدی آماده شوید. در روانشناسی مطالعه و یادگیری، یکی از موانع یادگیری، «منع قبلی» است. منع قبلی یعنی این که مطالبی که شما قبلاً آموختهاید، از تمرکز شما بر مطالب اخیر و فراگیری این مطالب، ممانعت به عمل میآورند. مثلاً وقتی قرار است که شما ده نکته را به ترتیب فرا بگیرید، معمولاً نکات اولیه و ابتدایی چنان ذهن شما را به خود مشغول میکنند که یادگیری مطالب بعدی و انتهایی دشوارتر میشود. شما خودتان این موضوع را تجربه کردهاید.
شما در دقایق اولیه مطالعه متوجه میشوید که به تدریج تمرکز حواستان کمتر میشود و بیشتر دچار حواس پرتی میشوید. علت آن است که همان مطلب اولیه مانع تمرکز بر مطالب بعدی میشوند. برای این که منع قبلی ایجاد نشود، بهترین و مؤثرترین راه، همین یادداشت برداری است. با یادداشت برداری است که مطالب قبلی از ذهن شما بر روی کاغذ تخلیه میشوند و این خلأ ذهنی ایجاد شده، فراگیری مطلب بعدی را آسانتر میکند.
ب– تحریک حافظه حرکتی
وقتی که مینویسید، دست و قلم شما حرکت میکند. بنابراین نه تنها حافظه حسی و چشمی شما بلکه حافظه حرکتی شما نیز فعال میشود و مطالب را بهتر به خاطر میسپارید. حال آن که وقتی یادداشت بر نمیدارید و صرفاً میخوانید، فقط حافظه حسی شما فعال است که مسلماً بازدهی شما در این حالت کمتر است.
پ– از بین رفتن وسواس ذهنی
وقتی که یک سری مطالب را پشت سر هم و دنبال هم میخوانید و مجبورید همه آنها را به خاطر بسپارید، ذهن شما وسواس پیدا میکند: «مبادا مطالب قبل را فراموش کنم؟» و در نتیجه به جای آن که به نکات جدید و تازهای که میخوانید، توجه داشته باشد، به مرور دانستههای قبلی مشغول میشود تا خیالش راحت شود که آن نکات فراموش نشدهاند.
نوشتن هر مطلب پس از فراگیری، ذهن شما را آسوده میکند. خیال شما راحت است که این مطلب، جایی نوشته شده و فراموش نمیگردد و این گونه شما با همان تمرکز اولین لحظات، به مطالعه خود ادامه میدهید.
ت– تأکید بر درک و فهم مطلب
توجه داشته باشید که منظور ما از نوشتن این نیست که به کتاب نگاه کنید و رونویسی کنید بلکه میگوییم هرچه را که فرا گرفتید و فهمیدید، به زبان خودتان روی کاغذ بیاورید. حتماً بعد از آن که جملهای را فهمیدید بنویسید آن هم نه به صورت جملات طولانی و متنی کلی بلکه به صورت اشارهای و کوتاه و مختصر.
اگر شما همین طور در ضمن خواندن، جملهها را بر روی کاغذ بیاورید، کار مفیدی انجام ندادهاید. یعنی عمل نوشتن شما کمکی به آموختن مطلب نمیکند. اما وقتی که مطلب را فرا گرفته باشید و آن را به طور خلاصه و موجز روی کاغذ بیاورید، به روش صحیح یادداشت برداری کردهاید.
ث– تداعی نوشتهها
در آخرین مرحله، به نوشته خود نگاه میکنید و همه چیز را به خاطر میآورید. یادمان هست که این نوشتهها اشاره وار و مختصر بود. قصد شما این است که با بیانی اجمالیتر و سادهتر بین نوشتهها و مطالب کتاب ارتباط برقرار کنید. تلاش شما برای برقرار سازی ارتباط میان نوشتههای مختصر و مفاهیم کتاب همان درگیری ذهنی است. همان درگیری ذهنی که برای تمرکز حواس به آن نیاز مبرم داریم. پس حالا با هم یک بار روش مطالعه متمرکز یا به عبارت بهتر مراحل روش مطالعه متمرکز را مرور می کنیم:
– تند خواندن مطالعه اولیه
– سؤال کردن
– نوشتن
– تداعی نوشته ها
که اینها همه به نوعی درگیری ذهنی ایجاد می کنند و ذهن شما را از فکر کردن به موضوعی دیگر و حواس پرتی باز میدارند. شاید اکنون تصور کنید که مطالعه به این شکل خیلی وقت میبرد و از روش مطالعه سنتی شما طولانیتر است. اما توجه کنید که شما در این محاسبه، زمان هدر رفته و مطالعه غیر مفید و غیر متمرکز خود را به حساب نیاوردهاید. شما در روش سنتی مطالعه، وقت فراوانی را با حواس پرتی های متنوع و متعدد از دست میدهید. اما در روش جدید مطالعه، هم از تلف شدن «وقت» جلوگیری میکنید و هم لحظه به لحظه با علاقه و تمرکز حواس بیشتری مطالعه میکنید و در نتیجه بهتر یاد میگیرید.